همه راجع به اپل صحبت میکنند. کسی نیست که راجع به سامسونگ صحبت کند. بازی کردن نقش رقیب مستقیم برای اپل کار سادهای نیست، کاری که سامسونگ انجام میدهد، کار سادهای نیست.
اینها بخشی از سخنان John Scully یکی از مدیران اسبق اپل است. با این وجود در کنار تمامی نزاع کلامی موجود در میان این دو برند، هر دو در کارزار جنگی بزرگی گیر افتادهاند. در حالی که اپل سهم بازار آمریکا را به دست دارد، سامسونگ توانسته است سهم بازار جهانی را از آن خود کند.
هر میزانی که رقابت میان این دو برند افزایش پیدا میکند، این سوال بیشتر مطرح میشود که کدامیک از این برندها عملکرد بهتری در بازاریابی محتوایی دارند؟ اپل برخورد عجیبی با این موضوع دارد. هیچ حساب کاربری روی توییتر و فیسبوک ندارد، وبلاگ ندارد و محتوای چندانی رو وب تولید نمیکند. از سوی دیگر، سامسونگ چندین حساب کاربری روی شبکههای اجتماعی دارد، کمپینهای بسیاری را با حضور ستارگان برگزار میکند و با برنامههای کاربردی مختلف همراه میشود تا فروش بیشتری داشته باشد.
با اینهمه اپل محصولات خود را برای کسانی که میخواهند با فرهنگ امروز جهان در ارتباط باشند و گفتگوهای پیرامون زندگی دیجیتال را هدایت کنند به محصولی الزامی تبدیل کرده است. سامسونگ نیز تلاش زیادی کرده است تا در تبدیل شدن به یک فرهنگ میان مردم جهان از اپل عقب نماند. ولی چقدر موفق بوده است و چه هزینهای را برای رسیدن به آن پرداخته است؟
ما برای قصاوت و مقایسه عملکرد این دو غول تکنولوژی در حوزه بازاریابی محتوا، عملکرد آنها را در چهار زمینه نوآوری، سرگرمی، درک اجتماعی و تاثیرگذاری مورد بررسی قرار میدهیم.
نوآوری
زمانی که صحبت راجع به بازاریابی محتوا میشود، نوآورانهترین کمپینها آنهایی هستند که راجع به مصرفکنندگان باشند نه راجع به محصول. اپل و سامسونگ هر دو در این کار شرکتهای موفقی هستند.
کمپین Your Verse اپل در سال ۲۰۱۴ داستان شما را روایت میکند. این کمپین نشان میدهد که چگونه افراد مختلف از آیپد برای انجام کارهای خارقالعاده استفاده میکنند، مانند اینکه چگونه یک انسان ناشنوا با استفاده از برنامههای ترجمهگر در کل دنیا سفر میکند و یا اینکه چگونه یک طراح رقص، به فعالیت حرفهای خود در بالیوود میپردازد.
در همین حین، سامسونگ با کمپین “اثر هنری فوقالعاده” که نمایانگر استفادههای هنرمندانه از مداد مخصوص Galaxy Note بود، قدرت گجتهای خود را به نمایش میگذارد و میتواند رکورد گینس را در مشارکت بیشترین تعداد هنرمند (بیش از ۳۰۰ هزار نفر) در بوجود آوردن یک اثر هنری بشکند.
در سوی مقابل مدتی قبل بود که اپل با راهاندازی World Gallery، تصاویر فوقالعادهای را به نمایش گذاشت که با iPhone 6 در سراسر جهان گرفته شده بودند. البته گفتنی است که بسیاری معتقدند که اپل نیازی به بازاریابی محتوا ندارد چراکه ابزارهایی را توسعه میدهد که همه مردم جهان برای تولید بهترین محتوای ممکن از آن استفاده میکنند.
اپل را میتوان شرکتی نوآورتر در بازاریابی محتوا دانست.
سرگرمی
اپل ممکن است در نوآوری پیروز شود ولی زمانی که به صنعت تبلیغات و سرگرمی میرسیم سامسونگ حرف نخست را میزند به همین خاطر است که بعنوان اولین تولید کننده تلویزیونهای 4k در جهان شناخته میشود.
سامسونگ کاری کرده است که محصولاتش در مرکز توجه رویدادهای سرگرمی جهان باشند. سلفی معروف سال ۲۰۱۴ که در مراسم اسکار با گوشی سامسونگ گرفته شد یکی از موفقترین تلاشهای سامسونگ در این زمینه است.
سامسونگ قدرت ستارهها را دوست دارد و ستارهها مفهوم سرگرمی در جهان امروز هستند. برندهی بخشی سرگرمی را میتوان سامسونگ دانست.
ارتباطات در شبکههای اجتماعی
شما میتوانید شبکهی اپل را در یوتیوب اپل بیابید ولی این وسیعترین حالت حضور این شرکت در شبکههای اجتماعی است. با این حال سامسونگ چندین حساب کاربری در یوتیوب، توییتر و فیسبوک برای محصولات مختلف و کشورهای مختلف دارد. این غول تکنولوژی از اکانتهای خود برای راه انداختن کمپینهای بزرگ و موفقی مانند OverToYou# استفاده کرده است. در این کمپین سامسونگ به ۱۲ نفر از وبلاگنویسان و فعالان یوتیوب گوشی Galaxy s4 هدیه داد تا با استفاده از آن تولید محتوا کنند و دنبال کنندگانشان را نیز به این کار ترغیب کنند.
سامسونگ همچنین برای توسعه ارتباطات اجتماعی خود در فضای مجازی وارد همکاریهای جذابی با برنامههای پرطرفدار شده است. در طی کمپین “Next Big Thing” سامسونگ یک سرویس کوچک بر اساس دادههای Foursquare ساخت که به کاربرانش کمک میکرد اتفاق بزرگ بعدی را در سفرشان کشف کنند. همچنین این برنامه به کاربران Foursquare این امکان را میداد که محلهایی که Check-in کردهاند را بصورت یک اینفوگرافیک زیبا ببینند.
نیازی به توضیح نیست که در این بخش نیز سامسونگ بهتر از اپل عمل کرده است.
تاثیرگذاری
بنابر دادههای منتشر شده در CNET، سامسونگ ۱۵ درصد بیشتر از اپل برای تبلیغات در آمریکا سرمایهگذاری کرده است ولی کماکان فروش اپل در آمریکا بیشتر است. حتی توزیع محصولات جدید سامسونگ نیز این وضعیت را تغییری ندادهاند. این موضوع نشان دهندهی این است که مخاطب صرفا به دنبال سرگرم شدن نیست. زمانی که از تکنولوژیهایی سخن میگوییم که در تجارت، هنر و کارهای روزانه استفاده میشود، کاربران بدنبال قدرت هستند و این نقطهای است که اپل موفقتر عمل کرده است.