محتوای قسمت چهارم از ویدیوهای بازاریابی محتوایی: داستان برند
همه عاشق داستانها هستند. مردم احساس تعلق به یک گروه را دوست دارند. داستانها به شما دلیلی برای ارتباط با دیگران میدهند.
داستانها مغز شما را تحریک میکنند و به شما چیزی را میگویند که باورش کنید. داستانها باعث میشوند شما احساسات بهتری داشته باشید، هوشمندتر، امنتر و حتی دوستداشتنیتر.
داستان کسب وکارها نیز چیزی شبیه به همین است. داستانها هماهنگی بین کسب وکار شما، چشمانداز و مشتریانتان را ایجاد میکنند.
اما داستان برند شما چیزی فراتر از آنچه که در وبسایت، وبلاگ یا رسانههای اجتماعی خود مینویسید، آن ارزش و ماموریت کسب وکار شماست. اینکه چگونه به صورت پیوسته با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنید; هر کجا که باشند.
به لطف گوشیهای هوشمند و تبلتها، مردم بیش از ۲۰ ساعت در هفته را در رسانههای دیجیتال صرف میکنند. علاوه بر آن، گوگل در هر دقیقه بیش از ۴ میلیون جستجو را دریافت میکند.
فقط در عرض یک دقیقه
- ۱۳۸۸ پست وبلاگی منتشر میشود
- کاربران فیسبوک بیش از ۲.۵ میلیون پست به اشتراک میگذارند
- کاربران یوتیوب ۷۲ ساعت ویدیو منتشر میکنند
- کاربران توییتر نزدیک به ۳۰۰میلیون توییت ارسال میکنند
- و کاربران اینستاگرام نزدیک به ۲۲۰۰۰۰ تصویر جدید آپلود میکنند
و همهی اینها فقط در یک دقیقه.
بازاریابان محتوا باید به صورت مداوم برای جلب توجه کاربرانشان تلاش کنند، برای اینکه مطمئن شوند شنیده میشوند، باید داستانی واقعی و جذاب برای مخاطبان خود تعریف کنید.
هدف شما اینست که یک ارتباط انسانی برقرار کنید، برقراری ارتباط با افرادی که به کمک و راهنمایی شما نیاز دارند.
- در دنیای کسب وکار، داستانها به شما کمک میکنند تا بین گزینههای مختلف کنتراست ایجاد کنید.
- داستانها چشمانداز شما را میسازند و کمک میکنند مشتریان تصمیم بگیرند.
- داستانها کاری میکنند که مشتریان به نیاز به یک محصول یا سرویس و خرید آن پی ببرند.
مطمئنا، شما تنها کسب وکاری نیستید که کاری رو انجام میدهید، برای زنده ماندن در این بازار شلوغ، مجبور هستید که دوام بیاورید. این دقیقا همان جایی است که داستانها به کمک شما میآیند.
داستانها میتوانند اصلیترین شخصیتهای چشمانداز شما را بسازند و حتی میتونند شیوهای را که به آن فکر میکنیم و احساس میکنیم رو هم تغییر بدهند، داستانها در همهی فرمتهایی محتوایی مورد استفاده قرار میگیرند. فقط در کتابهای طولانی نمیتونید از اونها استفاده کنید; شما میتونید از داستانها کمک بگیرید برای وبلاگها، ایمیلها، ویدیوها، مطالعات موردی و راهنماها. این لیست ادامه دارد.
اما چه چیزهایی داستان نیست؟
داستان فقط تاریخچهای از کسب وکار شما نیست، یک داستان چرایی کاری که انجام میدهید و این که چگونه آن را انجام میدهید، را دربردارد و آن را باید به گونهای بیان کنید که مخاطبانتان جذب آن شوند.
داستان شما نباید کلیشهای باشد، نباید چیزی باشد که همه میگویند
مطمئنا شما فکر میکنید که بهترین خدمات به مشتری را در حوزهی خود ارائه میدهید، اما این داستان شما نیست
داستان شما میگه تا چه اندازه جذاب هستید، نه اینکه چقدر خوبید.
بسیاری از شرکتها ریسک نمیکنند و از دادهها و نرخ بازگشت سرمایه برای جذب مشتری استفاده میکنند که واقعا هم مهم است.
اما کارهای منطقی به ندرت جذابیت دارند و به یاد میمانند
از سوی دیگر، احساسات همواره به یاد میمانند، احساسات به اشتراک گذاشته میشوند و این با گفتن ما بهترین هستیم، محقق نمیشود. این موضوع بیشتر به جنبهی احساسی چشمانداز شما و چرایی وجودیت شما ربط دارد. داستانها چیزهایی هستند که مخاطبان شما به یاد خواهند آورد
برای اینکه مخاطبانتان داستان شما را به یاد بیاورند
باید داستانی بگویید که با حقیقت جور دربیاید، هماهنگ با اهداف شما باشد، معتبر باشد و طوری بیان شود که احساسات مخاطب را تحریک کند.
به عنوان یک بازاریاب محتوا، باید از داستانهایی استفاده کنید تا تعاملات را بالا ببرید و از همه مهمتر مخاطبان خود را آموزش دهید
در ویدیوی بعدی، به شما خواهیم گفت که برای گفتن یک داستان عالی به چه چیزهایی نیاز دارید
ممنون بسیار عالی و جامع نوشتید
سلام بسیار عالی بود
می تونم لینک این مجموعه آموزشی رو داشته باشم؟